راتین رها و ولنتاین 1399 با آرین
244 بازدید 1399/11/24ولنتاین خود را چگونه میگذرانید؟
من که با آرین (برادرزادم) میگذرونم. شما خوش باش و حسرت ما سینگلارو بخور...
بقیه عکسها را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید...
ولنتاین خود را چگونه میگذرانید؟
من که با آرین (برادرزادم) میگذرونم. شما خوش باش و حسرت ما سینگلارو بخور...
بقیه عکسها را در ادامه مطلب مشاهده فرمایید...
دیروز تو ماشین زدم روی پخش تصادفی و گفتم هر آهنگی که اومد، حرف خداست به من! که اثر «اتفاق» با صدای «روزبه بمانی» پخش شد و جالبترش این بود که عدد آهنگ هم ۶۹ بود که رقم سال تولدم محسوب میشه و واقعا یه انرژی خیلی خوبی رو بهم بخشید.
خلاصه خودتون ترانه رو بشنوین که خدا چطور عاشقانههاشو به زبان موسیقی به گوشم رسوند... گاهی اوقات خدا به این شکل بهت میفهمونه چقدر دوستت داره. 😍🤩😘
راتین رها - ۱۳۹۹/۹/۱۸
دولت من مادرمه
عماد قویدل ـ آهنگ دوباره هستم
دانلود آهنگ و مشاهده کلیپ از بارانم
دانلود مستقیم آهنگ دوباره هستم
وقت نوشتنمه میام دو خط حس بگیرم یادم میاد اینطوری نمیشه مجوز بگیرم
یا بایستی همش خودم رو سانسور کنم یا با دست خودم خودم رو از شانس دور کنم
خب حرف دلمه مجوز بدن ندن پشت درن اونا که قبل ماها به در زدن
دولت به من میگه که هرج و مرج کردم اما شکر که مادرم رو سربلند کردم
وقتی میبینم که آهنگای من رو میشنوه انگار که ذوق و شوقش از منم بیشتره
دولت من مادرمه ازش حساب میبرم بگه نخون نمیخونم تا سه سال دیگرم
بگو با این بگیر و ببندا تو داری چه هدفی ببین منم برم میشم شاهین نجفی
ما که هیچی نمیگیم باشه بگین ساکت ولی من یه جوونم که عاشق این خاکه
من از اون دسته آدمام که زیر بار زور کمر خم نمیکنم در مسیر آرزو
من از اونام که پاهای خسته در نمیرم آخرش اینه تو فضای بسته تر بمیرم
آخرش اینه دفترم رو بگیرن ازم بگن نمیدیم تا وقتی با ما بشی هم نظر
اما این قلم خرج خودشو در میاره پله آخرش نوشتن رو در و دیواره
من از اون آدماییم که یکم کله خرن به هر قیمتی که شده باید برم سمت هدف
نرنجیدم از کسایی که به من ضربه زدن مهم صدامه که میره به هر سمت وطن
من از اوناییم که شب با گربه های محل وقت میگذرونم نه خوشگلای هول
من از اونام که له شدم با مشت یا که لگد تنها دلیل پیشرفت پشتکار فقط
ما که شدیم بازداشت شدیم باز خواست تو این داستان شبه نداریم یه ستاره تو این آسمان
تو دیگه چرا نمک میپاشی رو زخم بستم چرا راه میرم باید از اخم و تخم بترسم
پل پشت سر خراب جلوم یه دره که بستست دارم با خونم مینویسم و زخم دستم
منم مثل آدمای دیگه در آینده میرم اما شعرام هست پس نباید بمیرم
من از اون دسته آدمام که زیر بار زور کمر خم نمیکنم در مسیر آرزو
من از اونام که پاهای خسته در نمیرم آخرش اینه تو فضای بسته تر بمیرم
آخرش اینه دفترم رو بگیرن ازم بگن نمیدیم تا وقتی با ما بشی هم نظر
اما این قلم خرج خودشو در میاره پله آخرش نوشتن رو در و دیواره
تو بازداشتگاه هم نوشتم زیر تخت خوابم فقط به عشق تو که هستی خیلی وقته با من
چه کنم نبود قلم نبود ورق درد به هر طرف بره میرم به همون طرف
اینم میگم به اونایی که دست و پامو بستن اون آدمایی که خیلی پست و خار و رزلن
از چی میترسی رفیق از بخار مغزم دست و پامو بستی ولی از دوباره هستم
بگو بینم من نباشم کسی دیگه نمیاد قلممو وقتی به هدفت رسیدی بده بیاد
بذار بنویسم والا عقده میشه نوشته هام خامه یه روزی پخته میشه
من یه باغ میوم نچین میوه هام کاله کلی ایده تو سرمه ایده هام خامه
دفترم هنوز کلی شعر نیمه کاره داره میرم جلو با اینکه زیر پام دامه
من از اون دسته آدمام که زیر بار زور کمر خم نمیکنم در مسیر آرزو
من از اونام که پاهای خسته در نمیرم آخرش اینه تو فضای بسته تر بمیرم
آخرش اینه دفترم رو بگیرن ازم بگن نمیدیم تا وقتی با ما بشی هم نظر
اما این قلم خرج خودشو در میاره پله آخرش نوشتن رو در و دیواره
دیروز به همراه داداش نریمان در کرمان، فرصتی شد تا دوست خوبم؛ رامین رجبی مقدم، که به واسطهی فضای مجازی باهم آشنا شده بودیم رو برای اولین مرتبه از نزدیک زیارت کنم و همچنین دوست دهساله و عکاسم؛ محسن رجبپور عزیز رو بعد از شهریور که عکسهای کاور «آلبوم هنرمند» رو تهیه کرد، ملاقات کنم…
یکماه از اجرای نمایش #دستها_قولها_را_فراموش_میکنند گذشت و امروز ساعت ۱۸:۳۰ آخرین روز اجرای این کار بسیار زیباست... اگر تا به امروز فرصت دیدنش رو نداشتین، عصری در پلاتو رنگهنر میبینمتون...
شبی خاطرهانگیز و پرانرژی در جمع صمیمی هنرمندان شعر و موسیقی دیار زراوند در پدیدهیجُرجافک مورخ ۱۳۹۵/۴/۱۱ باحضور احمدرشیدی و مجتبیمیرزایی
★امیدوارم این مهربانی، تا ابد جاودانه برقرار بماند ❤
سیزده را به در کردم اما سبزهای گره نزدم... آنکه باید بیاید، به وقتش میآید و در قلبم ابدی میماند... ۱۳۹۵/۱/۱۳
√ مادرم روزت مبارک...
← متن ترانه "مونس" از راتين رها
تویی همدم واسه قلبم، همزبونی واسه دردم
مونس من مادر من، تو نبودی من میمُردم
مادر من مهربونم، تو نباشی نمیتونم
اگه شعرم کمو بیشه، اما واسه تو میخونم
نریزه اشک روی گونهات، من میزارم سر رو شونت
مرحمی تو واسه زخمام، آخ نبینم غمه خونت
توی دنیا تورو دارم، تویی عشقم دوستت دارم
اگه مهر تو نباشه، از این دنیا من بیزارم...
امیدوارم سال خوب و خوشی رو شروع کرده باشید. نوروز امسال با داداش نریمان و بچههای گروه رنگین کمان در جزیره قشم خیلی خوش گذشت که جای همهی شما عزیران بسیار خالی بود... از این سفر چند عکس آماده کردم که میتونید در ادامه مطلب مشاهده کنید...
بقیه عکسها را در ادامه مطلب مشاهده کنید...
تصاویر اجرای مجتبی جعفری(راتین رها) در دومین جشنواره آشپزی شهرستان زرند با عنوان ”پیک نیک طلایی“ که در شانزدهم بهمن ۱۳۹۴ توسط گروه رنگین کمان در محوطه پلاتو رنگ هنر برگزار شد و مجتبای عزیز آهنگهای یه بار دیگه، موهات، مرد بازونی، چشات و یکی از آثار شاد بهنام صفوی به نام عشق بی نظیر را اجرا کرد.
بقیه عکسها در ادامه مطلب...
بد نیست برای رفع خستگی از امتحانات دانشگاه، لحظاتی عالی رو با دوستان هنرمندت سپری کنی تا انرژی بگیری برای امتحانات بعدی❤
با رسیدن سال نو میلادی به نو شدن می اندیشم...
کریسمس شادباش!
منو محمدامین نبی اللهی دوس داشتنی(مجری، گوینده و بازیگر کشوری) پریروز در پایتخت...
منو سربازای فراری...😂
۲۷ آبان ۹۴ - سفارت سابق آمریکا - تهران