معجزه
186 بازدید 1400/07/21فقط معجزهی یک محبوب میتونه تنفرت رو به عشق تبدیل کنه.
راتین رها
فقط معجزهی یک محبوب میتونه تنفرت رو به عشق تبدیل کنه.
راتین رها
فکرش را بکن...
من باشمو...
کرمان باشی...
هی دورت بگردم ❤️
✍️ #راتین_رها
گفتی وفا میکنم و هیچ نکردی...
ما چشم وفا از تو نداریم... جفا کن
عکس موبایلی: راتین رها
شهریور ۱۳۹۳ وقتی این کارو منتشر میکردم، فکر نمیکردم اینقدر به دل خیلیا بشینه. به هرحال آهنگ «بانو» اثری بود که ترانه و ملودیش از عمق وجودم بر اومده بود و کاری که از دل برآید، لاجرم بر دل نیز نشیند.
چند هفته اخیر که در جمع یکصفحهایها این آهنگمو اجرا میکنم، واکنشهای مثبتی داشته که گفتم بازم اینجا با ادیت یه ویدیوی جدید واستون بزارم تا تداعی کلی خاطره خوب که با این آهنگ سالها قبل داشتم نیز بشه.
راتین رها - ۱۳۹۹/۱۰/۳
آهنگ عاشقانه «بانو» با صدای راتین رها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
تولید: شهریور ۱۳۹۳
دانلود این آهنگ از لینک زیر:
این روزای قرنطینه و خونه موندن، تنها موسیقی میتونه حالمو خوب کنه. نمیدونم شما هم مثل من با آهنگ جدید «آرون افشار» حس خوبی برقرار کردین یا فقط من این همه عاشقش شدم؟!
یه تنظیم دلی روی آهنگ «رفتم که رفتم» زدمو واستون خوندم. ️/ راتین رها
ترانه: علیرضا مرتضی قلی
ملودی: آرون افشار
تنظیم جدید: راتین رها
تهیه شده در پارسوآ پخش
رفتم که رفتم، خداحافظ رفیق بغض و آوار
رفتم که رفتم، نگاهم کن برای آخرین بار
رفتم ولی تو، بمانو خاطراتم را نگهدار
رفتم که رفتم، نشد رویای ما باور بگیرد
رفتم عزیزم، نشد این قصه بال و پر بگیرد
بعد از من ای کاش، تو را هرکس که عاشق شد بمیرد
(من، غم حرفای تو، همه دنیای تو، حسرتش مانده به قلبم
رنگ چشمای تو، خواب و رویای تو، حسرتش مانده به قلبم) 2
ای حسرتش مانده به قلبم...
*****
رفتم تو را یادم فراموش، شاید غمت پایان بگیرد
رفتم که رفتم شاید عشقم، درد از خودش درمان بگیرد
رفتم تو را یادم فراموش، رفتم ولی دلتنگ بودم
تو با دلم بی رحم بودی، ای کاش من دلسنگ بودم
ای کاش من دلسنگ بودم...
(من، غم حرفای تو، همه دنیای تو، حسرتش مانده به قلبم
رنگ چشمای تو، خواب و رویای تو، حسرتش مانده به قلبم) 2
ای حسرتش مانده به قلبم...
فردا (هفدهم اردیبهشت) به عنوان یکی از روزهای ویژه بنده هست. چون در این تاریخ ۴ اثر با صدای من در سالهای اخیر منتشر شده که تصمیم گرفتم از امروز تا فردا شب این آثارم رو تک به تک براتون معرفی کنم.
آهنگی که در پسزمینه این ویدیو میشنوید، ترانه «چشات» هست که اولین ملودی ۶/۸ و شادی بود که آهنگسازی کردم و در هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۳ منتشر شد.
ترانه، آهنگ و تنظیم این اثر از خودم بود که نسخه اولش بهعلت تشابه صدای اولیهام با یکی از خوانندگان کشوری که هنوز صدامو پیدا نکرده بودم، بسیاری به اشتباه این آهنگ رو به «محمد علیزاده» نسبت میدادند.
آهنگ شاد «چشات» از راتین رها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
آخرین روز از دهه عشق و محبت که به سپندارمذگان (روز عشق ایرانی در تقویم) معروف است مبارکباد. همچنین روز مهندس را نیز به این قشر تحصیلکرده و متخصص تبریک میگوییم. هرچند که دهه عشق و محبت تمام شد؛ اما هرروز برای دلدادههای عاشق، روز مهربانی و عطوفت است.
پنجم اسفند در تقویم خورشیدی بعنوان اسپندگان یا همان سپندارمذگان نامیده شده است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که ایرانیان باستان، روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین و عشاق میدانستند. اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند یاد کردهاند، اما باتوجه به تغییر ساختار گاهشمار ایرانی و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری خورشیدی، برخی این جشن را در ۲۹ بهمن برگزار میکنند که تاریخ درستی نیست؛ زیرا بر پایه منابع کهن و همانطور که از نام آن پیداست، این جشن به روز اسپند یعنی پنجمین روز ماه از ماه اسفند اشاره دارد.
ما «بارونیا» از ۲۵ بهمن (ولنتاین) تا پنجم اسفند که سپندارمذگان نامیده شده را دهه عشق و محبت نامیدیم و در این مدت دهروزه به معرفی ترانههای عاشقانهای که بنده (راتین رها) منتشر کرده بودم پرداختم که در آخرین روز این دهه، آهنگ «بانو» را تقدیم شما؛ بهویژه بانوان عزیز میکنم.
نسخه اول این اثر در سیام شهریور ۱۳۹۳ که روز تولدم بود منتشر شد؛ دورانی که مملوء از روزهای دوستداشتنی و پرانرژی بود. حتی بازیگر این ویدیو که «سارا اطهری» عزیز میباشند و برای من از احترام ویژهای برخوردارند، تداعی روزهای پرجنبوجوش خاص آن دوران هستند.
نسخه دوم «بانو» در پاییز ۱۳۹۴، باگام بالاتر در آلبوم «خاطرهها» بازخوانی شد که هماکنون از ویدیوی این پست میشنوید.
آهنگ عاشقانه «بانو» از راتین رها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
تولید: شهریور ۱۳۹۴ در آلبوم خاطرهها
یک کار دلی و احساسی تقدیم همه شما بارونیای گلم. امیدوارم دل هیچکسی توی این کلبه هنری که نزدیک دهه عشق (۲۵ بهمن تا ۵ اسفند) هستیم، بیقرار و بیتاب نباشه؛ اما من همیشه بیقرارتونم... 😍♥😘
بازخوانی آهنگ غمگین و احساسی «بیقرارم» توسط راتین رها
ترانه و آهنگ: محسن ابراهیمزاده
تنظیم: علی ملودی
دانلود مستقیم آهنگ "بیقرارم" از اینجا
بیا برگرد از این شبا دلم پره
آخه دل از دلت دل نمیبره
بیا پیشم از حال دل برات بگم
بهخاطرت با دنیا من بههم زدم
بیا پیشم ببین که بیهوا شدم
نفس نبود که داد بیصدا شدم
ببین حال این دل... خرابه و
نفس نفس نبوده تو عذابه و...
(بیقرارم، نتونستم که آرومت کنم
دلشو ندارم، نمیتونم فراموشت کنم
بیقرارم، منو شهرو قدم بارونو نم، بیقرارم...) 2
*****
دلی که میبُره، از آدما پره
از هرچی که پیش اومده حسابی دلخوره
عذاب میکشم، یه آه میکشم
نمیدونی که این روزا نیستی چه میکشم...
(بیقرارم، نتونستم که آرومت کنم
دلشو ندارم، نمیتونم فراموشت کنم
بیقرارم، منو شهرو قدم بارونو نم، بیقرارم...) 2
مگه یک دل واسه چندبار، میتونه باز عاشق شه
مگه هرکسی میتونه، مثل عشق سابق شه؟
مگه میشه آخرین عشق، مثل عشق اولین شه
هرکسی واسه مجنون، اون حس بهترین شه
نه نمیشه...!
بخشی از ترانه آهنگ بارون شو
ترانهسرا: راتین رها
تولید آهنگ: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸
وقتی خداحافظی کرد؛ برایش خط و نشان کشیدم که بهزودی انتقام میگیرم.
با دلهره گفت: هیچ عاشقی انتقام نمیگیره!
گفتم نترس. منظورم این بود که روزی آنقدر پیشرفت خواهم کرد که صدایم را هرکجا که میروی بشنوی. از سرکار که به خانه میروی، ببینی دیوار اتاقها از پوستر و مجلاتی که مصاحبه و عکسهایم را چاپ کردهاند پر شده و اینگونه خستگیات افزون گردد.
به اجبار دخترت به کنسرتم بیایی و اشک بریزی و نتوانی به کسی درد دلت را بگویی.
در محافل خانوادگی بحث اخبار و ترانههایم را وسط بکشد و هزار بار در خود بمیری که سالها برای خود رقیب عشقی پروردهای و در حسرت اینکه کاش امروز من جای پدرش بودم غبطه بخوری و هی نماندن دیروزت را سرزنش کنی.
... و درست ساعتی پیش در یکی از پارکهای شهر، او را با هوادار کوچکم دیدم. همان دخترکی که قرار است انتقامم را بگیرد.
به قلم راتین رها - ۱۳۹۸/۲/۷
پ.ن: این دلنوشته رو اردیبهشت امسال نوشتم اما به دلایلی به اشتراک نذاشتم. امیدوارم که دوسش داشته باشین 🌹❤
.
آهنگ اجتماعی و انتقادی دلواپس با صدای راتین رها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
تولید: تابستان ۱۳۹۴ در آلبوم خاطرهها
آهنگ عاشقانه "بانو" از راتین رها
تولید 1394 در آلبوم خاطره ها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
آهنگ عاشقانه "بانو" با صدای راتین رها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
تولید پاییز 1394 در آلبوم خاطره ها
فقط خدا از سِرِ ایام دشوار ۲ماه قبل خدمتم باخبر هست!
روزهایی که تنها معجزهی زندگیام را مرگ میدیدم و با آن شوک خواب شبانه که با افکار گسیخته برمن وارد شد و دست کمی از اخوی سکته هم نداشت، حتی به قربتش رفتم؛ اما افسوس که ناکام رهایم گذاشت!
چه شبهایی که در پُستهای استخوانسوز سرمای سرد پادگان به تداعی آن دوران سخت رفتم و بُغضم از تلخی تمام خاطرات از کودکی به جامانده که مثل نوار فیلم جلوی چشمان اشکآلودم نمایان میشدند، شکست!
رفته رفته گذشت و دل و جانم با شهید گمنامی که در میدان صبحگاه پادگان آرمیده است، آرام گرفت و با جلب نظر فرماندهان مرکز آموزش، با اجرای آهنگ «سربند» که پیشتر به "شهید حسن مطهریفرد" تقدیم کرده بودم؛ گمان برده بودم که خدایم پاداش تمام سختی آن ۲ماه تیرگان و مردادگان را با عهدی که در آیه قرآنش بسته که میگوید: "ان مع العسر یسری" به من بخشیده؛ اما نمیدانم باز چه تقدیری برسرنوشتم مکتوب شد که تمام برنامهریزیهایم برباد رفت و روزگار خلاف امیالم گذشت؟!!!
آن از داغ برادرزادهام که دنیای بیرحم نسبت عمو شدن را که کمترین آرزویم بود، شایستهام ندید و مرخصی پایاندورهای که آن همه چشمانتظارش بودم را به کل خراب کرد و سپس بلاتکلیفی قولهای در قالب شعار مانده؛ این روزها ایمانم را عجیب تحت شعاع قرارداده و ابلیس میخواهد بین منوخدایم شکرآب شود!!!
حال هم که مجالی برای رهایی از این افکار ناتمام تکراری مییابی تا در خود قرار بگیری؛ آنی که دل و روحت را با نیش زهرآگین تیرگان خود گزید، هنوز هم زخم میزند!!!
نمیدانم چه بگویم؟! اما به گمانم روزگار؛ آدمها را به اندازهی تحمل و صبرشان میسنجد و غمشان میدهد… چه کنم که مرد شدن و وصال آرزوها تاوان دارد؟!!! باید باز هم صبوری کرد… فقط صبوری…!
#مرد_بارونی - ۱۳۹۶/۹/۳
مثل همیشه برای مرخصی سوم آموزشی با دوستان همخدمتی زرند سوار تاکسیهای خط کرمان شدیم.
آنهایی که آژانس کار کردهاند، بهخوبی میدانند بهترین و سریعترین رسانهی خبری که میتوان از اوضاع و احوالات جامعه و شهر، بهتر از هر خبرگزاری قدرتمند دیگری باخبر شد، همین رانندههای تاکسی و حرفهایی هست که مابین مسافران و آنها رد و بهدر میشود!
…اما اینبار قضیه فرق میکرد. راننده از جنس خودمان بود. همانند تمام سربازهای باتجربهتر درحالیکه نصیحتمان میکرد، به منطقهی بالای شهر رسیدیم و آهی سوزناک کشید و گفت: "این لباس تا وقتی تنت هست سنگینی دارد!" پرسیدم چرا؟!
گفت آنطرف بلوار کمربندی را که میبینی؛ منزل دختر مورد علاقهام بود! آنقدر خودش و خانوادهاش پیلهام شدند که اول خدمتت را تمام کن و بعد بیا خواستگاری تا قبولت کنیم که حالا هشت ماه از خدمتم گذشته و یکماه پیش باخبر شدم همان دختر به عقد یک پسر پولدار درآمده و حالا روزهایم شده خو گرفتن باپاکت سیگارهایی که روزی حالم از آنها بههم میخورد!
او هنوز باورش نمیشد همین خدمت سربازی بهترین بهانه برای بیوفایی عشقش بود!
آه بعدی را تلختر کشید و گفت: تا خدمت را تمام نکردهای؛ عاشق نشو که به دختران این زمانه هیچ اعتمادی نیست!!!
مات و مبهوت غرق حرفهایش شده بودم و به متن آهنگ «سرباز» فکر میکردم. آهنگی که حرف دل امثال این دلشکستهها را به خوبی درک کرده بود.
ایران ما اینگونه نبود! میهنم چه بر سرت آمده؟! جای عشق، انسانیت و وفاداری؛ تنها دنبال سوژههایی هستیم تا خوردشان کنیم، به سخرهاشان بگیریم و با زمین زدنشان هورا بکشیم. شبیه اتفاقهایی که این روزها برای شهرمان رخ داده که فقط باید افسوس خورد!
✍ #مرد_بارونی ۱۳۹۶/۶/۲۴
تا مرخصی چهارم خدانگهدار…
محرم هم نزدیکه! اگر ندیدمتون، توی عزاداریاتون فراموشم نکنید…
ماکه رفتیم اما بیلطفی خیلیا از یادمون نمیره… از اوناییکه برای اهداف خودشون هی هندونه انداختن زیر بغلمون (هرچند تجربشو در گذشته داشتیم وحرفاشونو جدی نگرفتیم، ولی بخاطر محبتمون، تجارب رو زیر پاگذاشتیمو باز خطا کردیم)؛ اما بعدها که کارشون انجام شد؛ دیگه رفته رفته به سردی زمستون گرویدند و نه تنها روی حرفاشون ایستادگی نکردند که حتی ندونسته از بدخواهامون هم دفاع کردند…!
واقعاً اینجاست که باید گفت: کف دستمون بینمکترین جای دنیاست… به نوعی باید گفت: به هرکس محبت کنی، متقابلا خوبی نمیبینی که هیچ؛ بلکه چندبرابر بیشتر بدی هم میبینی…
از یکسریا هم که یهویی میان و کلی انرژی و روحیه میدن؛ و یهویی سکوت میکننو بعدشم غیبشون میزنه هم شدیداً دلگیرم… چراکه خودم از بچگی استقلال داشتم و الگوی منم همیشه قهرمانانی بودند که چنین ویژگی درونی با ارزشی رو داشتند؛ پس خواهشا یا یهویی بیاین و تا ابد بمونید، یا اصلا هیچوقت نیاین که با نبودن بیدلیلتون هزار فکرکنیم!
اونایی هم که نذاشتن توی شهر خودم واسه زرندیامون اجراکنم تا دلم قبل رفتنم به خدمت ازشون صاف بشه و خاطرهی خوب به جابمونه رو هم فراموش نمیکنم!
انگار فقط حرفا و خواستههای ما برای رؤسای متولی فرهنگ و هنر شهر خریدار نداشت!!! بعضیا حتی شدیدترین برخورد رو کردند؛ اما با چربزبونی و سیاستی که ما اون رو زرنگی قلمداد میکنیم و بخاطر مردونگی و غیرتمون هیچوقت هم سمتش نمیریم، تونستن به راحتی رامشون کنن…!
اگه کاری برای شهدا و ائمهی اطهار خونده شد؛ فقط برای دل خودم، اعتقاداتم و تموم مردبارونیای مهربونی که همیشه به تیم هنریمون لطف دارند و آثار و اخبارمون رو دنبال میکنند بوده؛ نه توقع و انتظاری از کسی یا سازمانی داشتم تا برام کاری کنه؛ وگرنه برای همین خدمتم کلی میتونستم امتیاز کسب کنم که حداقلش بیفتم سپاه نه نیروی انتظامی! با اینحال درکنارش؛ آهنگای عاشقانه، شاد و اجتماعی-انتقادی هم خونده شده… وگرنه یک خوانندهی فقط ارزشی کاری به عاشقانه و شاد نداره ومسیرش مثل حامد زمانی مشخصه… پس دوس ندارم یکسری حرفا پشت سرم باشه! یک هنرمند اگه واقعاً هنرمند باشه، برای اعتقادات و دل خودشم اثر منتشرمیکنه.
خلاصه اینطور بگم که هیچ دوس نداشتم با این دل پُر برم؛ اما باورکنید همین خدمت هم بخاطر عشق به شما و موزیکه تابتونم مجوز بگیرم و باهاتون تو دنیای واقعی خاطره بسازم؛ نه فقط مجازی!
خلاصه مارو فراموش نکنید… انشاالله خیلی زود، قدرتمندانهتر برمیگردیم…💪
✍ #مرد_بارونی ۱۳۹۶/۶/۱