در شبکه های اجتماعی هوادارم باشید

 

خانه بیوگرافی اخبار روزدغدغه‌ها دلنوشته‌ها انتقادات آهنگها عکسها ویدیوها تماس با ما وبسایت راتین رها
درباره مــا
بارانم - وبنوشت رسمی راتین رها
خواننده موسیقی پاپ هستم و متولد سی ام شهریورماه سال 1369 خورشیدی در کرمانم. وبنوشت بارانم رو در دوم تیر 1394 برای ثبت عاشقانه ها و دلنوشته هام ساختم. آدرس سایت رسمی من: http://RatinRaha.ir
آرشیو
لینکها

من از این شهر می‌رم...

657 بازدید 1395/04/01
لایک: :7 مجمـــوع امتیــــاز

سخت است تحمل جماعتی که حتی شیر را از پا در می‌آورند!!!
هنوز درک نکرده‌ای زندگی را در میان خودمیل‌های پرمدعایی که اگر پیامبر خدا هم بودی، از فرط حسد به جهل فرو می‌رفتند و تورا مردود می‌شماردند تا بفهمی چشیدن این درد را!!!
سال‌هاست که در آرزوی واژه‌ای مانده‌ام و آن خداحافظیست!!! یک خداحافظی از جنس همیشه رفتن با داغی عمیق بر دل‌های سنگی این جماعت که همیشه بعداز جدایی و از دست‌دادن داشته‌هایشان کلی روشن‌فکر می‌شوند و مرده‌پرستی می‌کنند.
سال‌هاست که در جستجوی آرامشم اما هرچه در کوچه‌ها و آدم‌های اطراف گشتم آن‌را نیافتم... با هر قدم در این خیابان‌ها بوی تعفن و تنفر بیشتر به مشام می‌رسد... بوی خاطرات مدفون شده در لابه لای این ذهن مغشوش... بوی فاش شدن آن‌روی سکه‌ی رفیقان و آشنایان با علامت بزرگ تعجب! که روی سرت سنگینی می‌کند و از بین پاسخ‌هایی که یافته‌ای، بازهم علت این همه تغییر و دورنگی را نمی‌یابی!!!
یاد آن خنده‌های تلخ به ظاهر شیرین... یاد بارانی که ماه‌هاست از نباریدنش در وجودم، کویری سوزناک به حد حرارت شن‌های بی‌احساس و بی‌جان دشت لوط حک کرده است...
... و من هربار بیزارتر از این شهر لعنتی در گوشه‌ای با خدایم به این زخم‌ها تسکین می‌دهم... حتی بیزارم از واژه‌ی تزکیه‌ که تنها معنا و ظاهرش پاکی بود اما تقدیر خواست باشد تا ناپاکی خودش و باران جعلی را برمن گواهی دهد که بدانم باران نیز هم‌رنگ جماعتِ هرز شده است تا برای تشنه‌گان هوس و ثروت ببارد نه تشنه‌گان آب...
لعنت به آلودگی و تیرگی ذات آدم‌های این شهر که تو را از حق زندگی در آن سیر می‌کنند تا هجرت کنی و دور شوی... آه که کوچ کردن به غربت و تنهایی بهتر از ماندن میان آشنایانی‌است که با نام دوست می‌آیند؛ ولی غریبانه رهایت می‌کنند...
لعنت به خاطراتی که با گذشت این همه سال هنوز عین پُتک در ذهن آدم تداعی می‌شوند... و لعنت به من که با دیدن این همه نامروتی، هنوز مانده‌ام تا به خود و آرزوهایم خیانت کنم و شاهد تکرار قدرنشناسی جماعت اهل کوفه باشم... نه...! دیگر باید رفت، مثل خیلی‌ها که از شرم حتی به روی خودشان هم نیاوردند اهل کجایند!!!
←به قلم مرد بارونی - راتین رها | مجتبی جعفری
* پ.ن: با اینو اون‌ نجنگ، فرار کن فرار… از مردم دو رنگ، فرار کن، فرار…

برچسب ها :


ارسال نظر
رحمانیان
(رحمانیان) می گوید :

شما واقعا کاراتون عالیه و هم دست قلمتون اما متاسفانه این زرندی ها قدرتون نمیدونن ولی بدونید ما قدرتون رو خیلی خوب میدونیم

کد امنیتی رفرش

آخرین اخبار راتین
نظرسنجی
دوس دارین راتین بیشتر در چه زمینه‌ای آهنگ بخونه؟

آمارگیر
    آمار مطالب
    کل مطالب : 894
    آمار بازديد
    افراد آنلاين : 2
    بازديد امروز : 230
    بازديد ديروز : 151
    گوگل امروز : 1
    گوگل ديروز: 1
    بازديد هفته : 230
    بازديد ماه : 11,639
    بازديد سال : 108,316
    بازدید کلی : 1,038,454
    اطلاعات شما
    آی پی : 44.192.254.173
    مرورگر :
    سيستم عامل :
logo-samandehi