قانونها، بیخود نیستند!
348 بازدید 1396/08/05مرخصی دوم بود که فرمانده دستور داد: "وقتی برمیگردین، باید همگی موهاتون رو صفر زده باشین!".
همهی بچهها عصبانی شدند و غُر میزدند که این چه دستوریه؟! ما این همه سال درس خوندیم؛ اما هیچ فرقی بین ما و سربازای عادی نیست!!!
توی همون همهمهها بود که یهویی یاد بچههای سرطانی افتادم. اون دختربچههای معصومی که روی تختای بیمارستان دارن تو رویای خودشون موهاشون رو میبافن. یا اون پسربچههایی که تمام امیدشون به همون چند تار مویی هست که اونم تا چندروز بعد ناپدید میشه!
آره ما آدما خیلی عجیبیم! تموم داشتههای خوب دنیا رو یکجا برای خودمون میخوایم، اما هیچوقت خداوند رو بخاطر جسم سالمی که به ما عطا کرده شکرگزار نیستیم.
اگه به قانون انسانیت، مقررات راهنمایی و رانندگی، قوانین قضایی، نظامی و انتظامی و هر مسئولیتی که روی دوشمون هست احترام میذاشتیم و وظیفهامون رو به درستی انجام میدادیم؛ هیچوقت خوی حیوانی و بیرحمی در وجود آدمی که پروردگار اون رو اشرف مخلوقات خودش نام برده و فرشتهها بهش سجده کردند، زنده نمیشد!
بچهها که از مرخصی برگشتند، زندگی در شرایط سخت و پنجبار میدون تیر رو تجربه کردیم و من راز صفر زدن موهای سر رو توی اون گردوخاکها فهمیدم که تنها برای سلامتی خودمون بود!!!
پس هیچ دستور و قانونی نمیتونه مطلقاً بیهوده باشه.
← راستی واسه شفای همهی مریضا؛ به ویژه کودکان سرطانی، تالاسمی، قلبی عروقی و بیماران خاص دعا کنید.
✍ #مرد_بارونی - ۱۳۹۶/۸/۵