آسوده بخواب پَرَنسای عمو!
339 بازدید 1396/08/11دخترک زیبای پاییزی مهر…!
چه آسوده و بیدرد آرمیدهای؟
زیر این خربارها با آن تن ظریف و کوچکت؛ به من بگو کدام گوشهی دنیا را تنگ کرده بودی که به اندازهی یک نیمهی بُرج هم رُخصت ماندنت نداد؟
مجال عمرت؛ همچو فصل پاییز آمدنت چه خزان رفت؟
…و تو چه خوش اقبال بودی که رفتی؟!!!
اگر مانده بودی، عمو برایت بیقرارتر بود…!
اینجا را نبین که آسمانش آبیست، گلهای رنگارنگ دارد و صبحدم پرندگان آواز شکرگزاری سر میدهند! اینجا پر از گرگهای آدمنماییست که از تن ظریف دخترکان معصوم، آتناهای شهید میسازند.
اینجا دختران احساساتشان را پنهان میکنند، حقوقشان را نادیده میگیرند، دلهایشان را میشکنند و همیشه سکوت میکنند…
…اما آنجا که هستی، دیگر خیالم آسوده است… آسودهتر از آرمیدنت!
.
#مرد_بارونی - پنجشنبه ۱۳۹۶/۸/۱۱
برای شادی روح اموات از دسترفته خودتون و دیگران؛ بخصوص پَرَنسا کوچولوی ما که امشب اولین شبجمعهی پرکشیدنش هست، یک فاتحه نثار کنید…