از وقتی رفته‌ای من برای خودم مردی شده‌ام… بغضهای شبانه‌ام به من یاد دادند که حتی یک مرد هم میتواند گریه کند.

فاصله‌ای که با جدایی بینمان رسوخ کرد، از من مردی مستقل ساخت تا بدانم تنهائی هم آنچنان سخت نیست.  

شبهای بعداز رفتنت هیچکدام شبیه آن شب بارانی که زنانه دست مردت را میفشردی و باهم ترانه‌ی باران را بی‌چتر میخواندیم نشدند و این مرد سه سال و چهل روز است که با فراق و طعم خاطراتی که در مخیله‌اش جا گذاشته‌ای مرد شده است. روز مرد بارانی‌ات مبارک بارانم… اما تو نه حالم را بپرس و نه مرا به‌یادت بیار، که من خیال میکنم امروزم را با هدیه گلهای رزی که دوست داشتی شادباش گفته‌ای…! روزم مبارک!

#مرد_بارونی - ۱۳۹۷/۱/۱۱

راستی روز پدر رو به همه‌ی پدرها؛ به‌خصوص بابای خودم که سالها برای مرد شدنم زحمت کشید تبریک میگم و از خدا میخوام سایه‌اش همیشه بالای سرم باشه…