جاودانه ماندن
171 بازدید 1399/07/07از یه جایی به بعد میزنی رو دندهی بیخیالی. دیگه نه از گذشته گلایه میکنی و نه ترسی از آینده داری. دیگه هیچی واست مهم نیست!
چون وقتی به پشت سرت نگاه میکنی، میبینی هیچ راهی نبوده که نرفته باشی و برای هدفت از هیچ تلاشی دریغ نکرده باشی اما خب سرنوشت جوری جلو رفته که خواست تو نبوده. پس تصمیم میگیری دیگه نگران فردا هم نباشی. چه بخوای یا نخوای، تقدیر عین یه قصهی از پیش تعیین شده زندگیتو به بهترین شکل و صلاح ممکن کارگردانی میکنه. پس همهچیو بسپار دست زمان تا بگذره.
بعضی وقتا هم که اطرافتو نگاه میکنی، متوجه میشی بیعدالتیهای زیادی دنیای بیرونتو گرفته. اما بازم میگی بیخیال، مگه چندسال زندهای؟ فقط امیدوار باش که مرگ زیبایی داشته باشی!
با این حال این روزا مثل گذشته فکر نمیکنم و مثل دیروزم واسه رویاهای فردام نمیجنگم. فقط تنها آرزوم این هست که نامم به نیکی و خوبی در ذهن آدمها جاودان بمونه و بس!
مردبارونی - تهران - ۱۳۹۹/۷/۷