پیاده روها
196 بازدید 1400/08/01این پیاده روها، دستان تو را میطلبند.
✍️ راتین رها
پارک جنگلی باهنر کرمان
بریم واسه شروع هفتهای عالی و ماهی فوقالعاده پر برکت 💪
این پیاده روها، دستان تو را میطلبند.
✍️ راتین رها
پارک جنگلی باهنر کرمان
بریم واسه شروع هفتهای عالی و ماهی فوقالعاده پر برکت 💪
آنقدر نیامدی و ندیدنت را بر همه حرام کردم که چهرهی شهر بر دیدهی مردمان این دیار کدر گشته است.
راتین رها
کرمان - ۱۴۰۰/۲/۱۹
عشق را بد آموختهایم. آموزگاران ما از کودکی تنها وصال آغوش را در ذهنمان زیبا پنداشتهاند اما هیچ استادی نگفت که گاهی عاشقهای واقعی، دوری و فراق را ناجی معشوقه خود میدانند. کسی که از دل فداکار آنها آگاه نیست.
عشق گاهی نرسیدن است؛
وگرنه زدودن فاصلهها را همه بلدند...!
راتین رها - ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
یه وقتایی شده دلت یهویی بگیره... بری تو خاطراتت و واسه کسی که سالها نیست بدجور دلتنگ بشی؟!
همونکه مالک قلب و همهی ترانههاته، همونکه میتونست مرحم شبای دلتنگیت باشه ولی نیست!
فقط کافیه یهویی گوشیت زنگ بخوره و اسمش بیفته و بپرسی: "یعنی خودتی؟!"
باور کن که از هجر این دوری و فاصله، «شهریار» دوران شدم. یعنی میشه برگردی؟!
مردبارونی - بامداد ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
وقتی خداحافظی کرد؛ برایش خط و نشان کشیدم که بهزودی انتقام میگیرم.
با دلهره گفت: هیچ عاشقی انتقام نمیگیره!
گفتم نترس. منظورم این بود که روزی آنقدر پیشرفت خواهم کرد که صدایم را هرکجا که میروی بشنوی. از سرکار که به خانه میروی، ببینی دیوار اتاقها از پوستر و مجلاتی که مصاحبه و عکسهایم را چاپ کردهاند پر شده و اینگونه خستگیات افزون گردد.
به اجبار دخترت به کنسرتم بیایی و اشک بریزی و نتوانی به کسی درد دلت را بگویی.
در محافل خانوادگی بحث اخبار و ترانههایم را وسط بکشد و هزار بار در خود بمیری که سالها برای خود رقیب عشقی پروردهای و در حسرت اینکه کاش امروز من جای پدرش بودم غبطه بخوری و هی نماندن دیروزت را سرزنش کنی.
... و درست ساعتی پیش در یکی از پارکهای شهر، او را با هوادار کوچکم دیدم. همان دخترکی که قرار است انتقامم را بگیرد.
به قلم راتین رها - ۱۳۹۸/۲/۷
پ.ن: این دلنوشته رو اردیبهشت امسال نوشتم اما به دلایلی به اشتراک نذاشتم. امیدوارم که دوسش داشته باشین 🌹❤
.
سراغ پاییز را از هر تنهایی که بگیری بیاختیار باران میشود، شانههایش میلرزد و به فکر فرو میرود و آهی عمیق میکشد.
برگهای زرد پاییزی را با انبوهی از بغض و نفرت زیر پاهایش له میکند و با خشخش گوشخراش آنها، به خاطراتش رجوع میکند.
پاییز فصل زیباییست اما برای آنهایی که تنهایند، فقط نفرت و درد است. کاش پاییز زیبای دل هیچکس را تیره نکنیم.
فصل عاشقانههای پاییزی سلام...
مردبارونی - ۱۳۹۸/۷/۳
آهنگ غمگین و احساسی «پاییز» از راتین رها
ترانه، آهنگ و تنظیم: راتین رها
تولید: تابستان ۱۳۹۴ در آلبوم یه بار دیگه
دانلود آهنگ «پاییز» در آلبوم «یه بار دیگه» از اینجا
برای احمقهایی که حرفهایت را نمیفهمند و آنها را به سُخره میگیرند، دل نسوزان! بُگذار تباه اشتباهاتشان را خودشان به دست منتقمی چون زمان و روزگار بچشند.
هرکسی لایق اندوختهها و تجربههایت نیست که به راحتی در اختیارش میگذاری.
مردبارونی - ۱۳۹۸/۴/۲۴
سپندارمذگان (۲۹بهمن/روزعشق ایرانی) شادباش!
محبوب دلت که باشم، انگار تمام دنیا مرا دوست خواهد داشت… باتو نیازی به هوادار نیست وقتی هوایم را داری...
آوازم بعد از مادرم برای توست... دیگر مهم نیست این صدا شنونده دارد یا نه؛ مهم تویی که این ترانهها؛ نبض احساس و خوشبختی ما باشند.
جبر احساس تقدیم به شما بارونیا
مردبارونی ۱۳۹۷/۱۱/۲۹
برنامه دیشب ماه عسل رو دیدین یا نه؟! من با وجود اینکه سالهای زیادی هست تلویزیون نگاه نمیکنم؛ اما وقتی متوجه مهمون و موضوع برنامه شدم، جزوهامو که برای امتحان امروز میخوندم کنار گذاشتم و رفتم نشستم پای تلویزیون که به نظرم برنامهی جذاب، اما متأثر کنندهای بود. شایان منو یاد نوجوونیای خودم میانداخت که برای همیشه آنلاین بودنم به هر دری میزدم و هزینه بسیار بالای اون زمان رو پرداخت میکردم.
سال ۱۳۸۴ دورانی بود که منو با شبکهی اینترنت آشنا کرد و وبلاگنویسی و همینطور مقدمات کارای هنری و به ویژه موسیقی رو از همون زمان شروع کردم که شبکه اینترنت به من در حیطه انجام کارهای موسیقی و آشنایی با دیگر هنرمندان عزیز کمک بسیاری کرد. همونطور که شایان در ماه عسل گفت؛ برنامه یاهومسنجر محبوبیت ویژهای بین ایرانیها داشت و اکثراً قشر با فرهنگ و دانشجو ازش استفاده میکردند و بهندرت کسی رو میتونستی پیدا کنی که کمتر از ۲۵ سال سن داشته باشه و زندگی دیگهاش رو در فضای مجازی بگذرونه. در گفتگوها و کامنتهای وبلاگها چنان احترام، ادب، فرهنگ و اخلاق حرفهای داشتیم که هیچوقت یادم نمیاد بحثایی که این روزا در فضای مجازی به بدترین شکل و حتی با فحاشی رکیک صورت میگیره رخ داده باشه.
محیطهای چت بسیار مؤدبانه بود و حتی در مواردی به موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری پرداخته میشد.
... اما امروز این گوشیهای اندروید چه بلایی سر این فضا آورده؟!
توهین، تهمت، قضاوتهای نابهجا، تمسخر و تخریب تنها گوشهای از آثار منفی در اختیار گذاشتن بیهدف و بیبرنامهریزی این تکنولوژی در جامعه هست و بهقول رضا رشیدپور در برنامه دورهمی «مهران مدیری» که میگفت: دیدن این بیادبیها و قضاوتها در فضای مجازی به من شکست میده. منم کاملا حس شکست رضا رو درک میکنم و تأسف میخورم که چرا فرهنگ درست و صحیح استفاده از این فضا و خدمات رو ابتدا بهمون آموزش نمیدن تا بعد که نمره قبولی آزمونش رو گرفتیم، این فناوری وتکنولوژی رو در اختیارمون بزارن تا دیگه شاهد این بیاخلاقیها و همینطور ۸سال زندان رفتن یک جوون بیست ساله مثل شایان نباشیم.
کاش از امروز دیگه این جرأت رو به خودمون ندیم که بیاطلاع از گذشته و بیوگرافی آدمها به قضاوت از اونها بپردازیم و در زندگی و اهدافشون کنجکاوی و دخالت کنیم. زندگی شخصی و هدف هرکس خط قرمزی داره. اگرچه درک کردن آدما خیلی سخته، حداقل بهشون احترام بزاریم...
← مرد بارونی - راتین رها | مجتبی جعفری